برای زندگیم
نفسم سلام الان که دارم برات خاطره مینویسم تو نشستی کنارمو داری میگی این دکمه رو بزن (esc) چون بهت اجازه نمیدم انگشت خودمو گرفتی و به زور میخوای اونو بزنی حالا این همه دکمه چرا اسکپ آخه چرا آخرش هم دستمو گرفتی و بوسیدی و میگی نگاه کن حالا که نگاه کردم میگی شیر میخوام اما من گول نمیخورم باید بیای باهام که یه وقت شیطونه گولت نزنه خلاصه میخوام از درس خوندنت برات بگم از وقتی یه سالت شد شروع کردم به آموزش کلمات بهت و مرتب باهات تمرین میکردم و روزی 2-3 کلمه یادت میدادم تا اینکه تو دیگه خسته شدی و میگفتی بسه دیگه البته ایراد از من بود که بهت نفس نمیدادم ولی بعد از یه وقفه یه ماهه وقتی بردمت کتابفروشی همیشگی یه کتاب آموزش کلمات به زب...