امروز مامان و بابا تو کففففف اند
امروز مملی و باباش داشتن بازی میکردن (میدویدن دنبال همدیگه) و موهای مملی هی میرفت تو چشمش و اذیتش میکرد من به باباش گفتم سجاد موهای پسرم بلند شده ،اون هم گفت خیلی هم قشنگه، بعد یییهو مملی اومد روبروی باباش و موهاشو گرفت تو دستش و گفت هووووو. من و باباش از تعجب شاخ دراوردیم که این بچه از کجا فهمید ما چی میگیم متوجه شده بودم که خیلی چیزا متوجه میشه اما این یکی خیلی جالب بود. باید از این به بعد خیییلی مواظب حرف زدنمون باشیم جولوی این جوجه پونزده ماهه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی