خاطرات جیجلی
مملی جونم اول بوسسسسسسسسسس،چند روز دیگه تفلدته و من حسابی تو فکرم که چی درست کنم و کی رو دعوت کنم البته مهمونهای اصل کاری دعوت شدن،راستی ما 6/7/ رفتیم توی خونه(/6+ج8//666666666666666666+-این شیرین کاری مملی از میز آویزونه )جدیدمون ، دقیقا روز سومین سالگرد ملوسی من و بابایی همسایمون یه دخمل داره حدود5ساله اسمش یلداس میخوام دعوتش کنم راستی میخوام از شیرین کاریهای جدیدت بگم اول از همه بازی کلاغ پر که الهی مامان فدای اون انگشت نازت بره ،وقتی نانا یا یه چیزی میخوری که بهت حال بده میگی بههههههههه،از قسمت زیر میز کامپیوتر هی میری این ور و اونور.
(+++++++++++66 این یه شیرین کاری دیگس)وقتی یه چیزی بخوای و من بگم نمیشه ازم فاصله میگیری و پخش میشی رو زمین و علکی گریه میکنی تا نزدیکت میشم زود شروع میکنی به خندیدن،گلم حداقل بذار برسم بعد تابلو بازی دربیار وقتی اتل متل توتوله رو برات میخونم خودت شروع میکنی به زدن روی پاهات البته بعضی وقتا قاطی میکنی و میزنی روی سینت. راستی چند روزه که میری پشت دیوار یا جاکفشی و سرت رو میاری بیرون و میگی حتیییییییییی البته این بازی چند ماهته اما حتیی رو جدیدا میگی اینقدر خوب هم ت رو تلفظ میکنی، الهی الهی٠(ببخشید که جمله بندیم داغونه مملی دیونم کرد)