مملی جیجل

ماجرای خواب مملی و...

1390/4/2 10:14
نویسنده : مامانش
209 بازدید
اشتراک گذاری

مملی جونم جیجل مامان وقتی که تازه به دنیا  اومده بودی و چوچولو بودی پیش خودم میخوابیدی ، وقتی که یکم بزرگتر شدی یعنی حدود 3 ماهگی تصمیم گرفتیم که بذاریمت توی تخت خودت اما من اصلا خوابم نمیبرد همش فکر میکردم یه چیزی کم دارم مرتب بلند میشدم و نگات میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم دوباره بذارمت پیش خودم اما بعد از چند روز فهمیدم کار خطرناکیه چون بابایی خیلی بد تو خواب تکون تکون میخورهنیشخندالان چند شب که رو زمین میخوابیم حالا نوبت تو شده که غافلگیرم کنیمیدونی چند بار نصف شب تو آشپزخونه پیدات کردم اون هم در حال بازی کردن ، خیلی خطرناک شدی نمیدونم دیگه باید چیکار کنم...استرس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نازنین نرگس نفس مامان
11 تیر 90 21:05
چه باحالی مملی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مملی جیجل می باشد