مملی جیجل

مملی داره سعی میکنه که...

جیجل مامان سلام الان چند روزی میشه که دارم باهات تمرین میکنم که حرف بزنی البته میدونم که این ذاتیه و من دارم سرم خودمو گرم میکنم البته خداییش از وقتی بهت گیییر دادم چند تا کلمه گفتی مثل حموم  هام(غذا)    نانا و اینکه الان یکماه میشه که من به آرزوم رسیدم و تو قشنگ میگی ماما. نمیدونی وقتی میگی ماما هام(ماما گشنمه)دلم برات اینقدر ضعف میکنه که اول حسابی میبوسمت بعد بهت غذا یا نانا میدم ،دست خودم نیست آخه دییییووووونت شدم ...
21 آذر 1390

ماجرااااااهااااای مملیییی...

مملی جونم سلام ببخشید که چند وقته برات چیزی ننوشتم آخه ... بیخیال ایشالا حل میشه الان نشستیم پای سیستم عمو رضا آخه عمو خوابه،اینترنت هم فراوووووون یه اتفاق بد دو شب پیش برات افتاد که خیلیییی غصه خوردم خودت هم خیلی درد کشیدی وقتی رفته بودیم پارک و حسابی بازی کردی و خندیدی و شام خوردیم ،بلند شدیم که برگردیم خونه طبق معمول تو جلوتر از ما دویدی و یهوووو خوردی زمین البته افتادی روی سمت چپت و چون زمین هم ریگ و شن بود شروع کردی به گریه های شدید ،هر کاری کردیم آروم نشدی وقتی رسیدیم خونه و دیدیم هنوز گریه هات تموم نشده راستش خیلی ترسیدیم تاحالا اینجوری گریه نکرده بودی برای همین رفتیم خونه باباجون وقتی دیدن اصلا آروم نمیشی و وقتی میگیرنت بدتر میشی ت...
20 آذر 1390

مملی و محرم

مامان جون مملی براش یه دمام کوچولو با یه دست لباس سبز خریده دستش درد نکنه                                                                                                &nbs...
6 آذر 1390

کودک نوپای من

اول بگم دلم خیییییییلی برای دوستای خودمو مملی جیجل تنگ شده بود آخه به خاطر جابه جایی یه سری مشکلات هست که ایشالا به زودی رفع میشه.عرفان حدود یه ماهه که از نوزادی دراومده و شده کودک نوپا الهی قربونش برم خیییییلی خوشحالم حسابی هم کارهای جدید میکنه بعضی وقتا از هوش زیادش تعجب میکنم مثلا میشینه و شروع میکنه با دفتر و مدادرنگیاش قشنگ به شیوه خودش نقاشی میکشه(خط خطی)و مرتب هم رنگها رو عوض میکنه و آخرش هم کلی از هنرش کییییییف میکنه اسباب بازیهای برقی و کوکیش رو قشنگ میگیره و دکمشون رو میزنه یا شکمشون رو فشار میده و روشن میکنه البته بعضی وقتا که زورش نمیرسه من یا بابایی کمکش میکنیم راه رفتنش هم تقریبا خوب شده فقط وقتی که عجله میکنه یا میخواد بدوه کل...
22 مهر 1390

شرح مهمانی دیشب

سلام دوستای گلمون دیشب بالاخره جشن و گرفتیم و همه چیز خوب خوب بود فقط چند تا از دوستای مملی مثل پارسا و یلدا نیومدن که پارسا اینا تماس گرفتن قرار شد بعدا بیان، یلدا هم ظاهرا خجالت میکشید بیاد ما هم امروز براش کیک بردیم خلاصه دیشب  برای مملی کلی کادو قشنگ اوردن که دست همشون درد نکنه من هم از همه کادوهاش عکس گرفتم که حتما براتون میذارم ولی از بس که سرم شلوغ بود یادم رفت بدم کسی از همه لحظات عکس بگیره فقط خاله مملی فیلم گرفت من هم چند تا عکس گرفتم ،صبح که یادم اومد عکس کم گرفتم حسابی حالم گرفت آخه میخواستم شما کامل ببینید وای امروز از صبح تا همین یکی دو ساعت پیش داشتم خونه رو جمع و جور میکردم اتاق مملی هم با اسباب بازیهای جدیدش حسابی شلو...
26 شهريور 1390

هورا هورا...

خبر                                         خبر                                                                      مملی در تاریخ                   / /           راه افتاد الان حدود چند قدم نازو به تنها...
24 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مملی جیجل می باشد